پیامک های بسیار زیبا تبریک عید مبعث
سالگشت مبعث اشرف مخلوقات عالم، نبی خاتم و زیبا ترین اسوه تقوا و اخلاق را به مخاطبان گرامی وبسایت شیک پارس تبریک می گویم و امیدواریم آموزه های نورانی این پیامبر راستین در دل بشریت خسته از شیطان جای گیرد؛ که برای سعادت دو گیتی، راهی جز تمسک به قرآن و رسول و اهل بیت گرامی اش نیست و نخواهد بود.
اس ام اس تبریک عید مبعث و sms تبریک عید مبعث و اشعاری در وصف حضرت محمد(ص) و اشعاری درباره روز مبعث رسول اکرم محمد مصطفی (ص)
اس ام اس مناسبتی زیبا برای ارسال به دوستان و دوستداران رسول خدا
شعر سعدی در مدح و ثتای محمد مصطفی(ص) و اهل بیت ایشان
ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمد وعدهی دیدار هر کسی به قیامت لیلهی اسری شب وصال محمد آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی آمده مجموع در ظلال محمد عرصهی گیتی مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد و آن همه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند بلال محمد همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد شمس و قمر در زمین حشر نتابند نور نتابد مگر از جمال محمد شاید اگر آفتاب و ماه نتابند پیش دو ابروی چون هلال محمد چشم مرا تا به خواب دید جمالش خواب نمیگیرد از خیال محمد سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد
******
ذات شکفت کاینات *** با حمد خدای خلق عالم، " الله" کبیر، رب اعظم شعرم شده عاشقانه ملزم، برمدح تو ای نبی خاتم (ص) خاتم نه فقط به ملک هستی، آیینهی عزّ لامکانی! ختم است به تو، جمال مطلق، ختم است به تو، کمال آدم تو ذات شگفت کایناتی: " لولاک لما خلقت الافلاک" تو، جوهر آنچه عقل خوانده ست، در منطق محکمات، محکم رخسار تو آیه آیهی " نور"، تفسیر شریف " والنهار" است هم مردمکان، بسان " والیل" ، تأویل نجابتی مکرم اشراق شگرف گیسوانت، آیات بلند و ژرف "طاها" محراب قشنگ ابروانت ، در مد نگاه عرشیان ، خم مخلوق تبسم نگاهت ، نوروز پرند آفرینش مستور تجسم پگاهت، گلهای بهشت همچو شبنم این چامه به التفات یادت ، سرشار بلاغتی عجیب است ترکیب تناسبش: مرتب، تذهیب تغزلش: منظم ! بس جای "ترنج، دست"ها را ، مردم بِبُرند عاشقانه گر جلوهی آن جمال زیبا، در آینهها، شود مجسم ! *** سید علی اصغرموسوی
چاپ شده در مجموعه : سیری در قلمرو شعر نبوی / استاد محمد علی مجاهدی /ص 1041
اشعاری زیبا برای خواندن در جشن های روز عید مبعث
******
روزگاری بود میوه اش فتنه ، خوراکش مردار ، زندگی اش آلوده ، سایه های ترس شانه های بردگان را می لرزاند . تازیانه ستم ، عاطفه را از چهره ها می سترد . تاریکی ، در اعماق تن انسان زوزه می کشید و دخترکان بی گناه ، در خاک سرد زنده به گور می شدند . و در این هنگام بود که محمد (ص) بر چکاد کوه نور ایستاد و زمین در زیر پاهای او استوار گردید . بعثت رسول اکرم مبارک باد .
تویی هم مصطفی و هم محمد ، تو را در آسمان نامند احمد ، تو کانون صفا مرد یقینی ، تو عین رحمه للعالمینی . عید مبعث بر تمام مسلمانان مبارک باد .
تو اکنون شهر علم و اجتهادی ، تو رب النوع شمشیر و جهادی ، تو خورشیدی شدی در گوشه غار ، بر نور تو شد خورشید و مه تار ، بتاب و روشنی بخش جهان باش ، مهین پیغمبر آخر زمان باش . عید پیامبری رسول خدا مبارک .
به امر رب خود لبیک گوییم ، به همراه ملائک جمله گوییم ، سلام و رحمت حق بر محمد ، اللهم صل علی محمد و آله محمد .
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد ، دل رمیده ما را انیس و مونس شد . بعثت پیامبر اکرم بر پیروان حقیقیش تهنیت باد .
سلام بر مبعث، بهاریترین فصل گیتی! سلام بر مبعث، فصل شکفتن گل سرسبد بوستان رسالت! سلام بر مبعث؛ نوید تزکیه انسانهای شایسته از زشتیها. سلام بر مبعث؛ روزی که گلهای ایمان در گلستان جان انسان شکوفا شد! سلام بر مبعث، نوید وحدت حقطلبان جهان از خاستگاه وحی! سلام بر مبعث، پیام خیزش انسان، از خاک تا افلاک! سلام بر مبعث، انفجار نور و ظهور همه ارزشها در صحنه حیات بشر! سلام بر مبعث، جشن بزرگ ستمدیدگان و بییاوران! سلام بر مبعث، جاری کننده چشمه ایمان و عدالت در کویر خشک زمین! سلام بر مبعث، پایهگذار حکومت صالحان در عرصه خاک! سلام بر مبعث، عید بزرگ نجات از حیرت و سرگردانی، عید ختم ناامیدی!
سلام بر مبعث، عید تمایز عدل و ظلم، عید بیداری و تعهّد، عید هدایت!
*******
آن را که به جز قُربِ خدا هیچ ندارد
هنگام ِ بلا، غیر ِ دعا هیچ ندارد
از لُکنَتَم ایراد نگیرید . . . بلالَم
دل مایه یِ قُرب است صدا هیچ ندارد
باید به مقامات نظر داشت ، نه اسباب
موسی همه کاره ست ، عصا هیچ ندارد
پروانه پرش سوخت و من یاد گرفتم
عاشق شدنم غیر بلا هیچ ندارد
از جانبِ گیسوی نگار است که خوشبوست
از ناحیه یِ خویش ، صبا هیچ ندارد
اموالِ کریمان همه اش مالِ فقیر است
اصلاً چه کسی گفته گدا هیچ ندارد؟!
*******
می رسید از قله های کوه نور
از بلندای تشرف در حضور
فرش استقبال راهش می شدند
هر چه جن و هر چه انس و هر چه حور
کوه ها هم در تشهد آمدند
از تجلایی که شد در کوه نور
او چراغ شرع را آورده بود
بر سر این جاده های سوت و کور
تزکیه می داد روح خاک را
چشمه چشمه با سخن های طهور
مثل دریا رودها را جمع کرد
رودهایی از قبایل های دور
وحی می آرود تا آنجا که عقل
در خودش می کرد احساس شعور
شرح صدرش را کسی تخمین نزد
تا بفهمد کیست این سنگ صبور
و کتابی بود با خط خدا
تا بشر خود را کند با آن مرور
ای کتاب قل هو الله احد
لم یلد یولد و لم کفوا احد
تا شعاع مهرت عالم تاب شد
مهربانی از خجالت آب شد
این زمین دیگر کویر تشنه نیست
زنده شد، آباد شد، شاداب شد
فارغ از نسل و نژاد و رنگ و بو
هر غلامی با تو بود ارباب شد
تو همانی که بلال مسجدت
گل عرق هایش گلاب ناب شد
هر که با تو با علی راضی نشد
وصل بر دریا نشد مرداب شد
از زلال چشمه های وحی تو
تشنه ای همچون علی سیراب شد
این علی که مست پیغمبر شده
با دعای مصطفی حیدر شده
بعد از این افسار دنیا دست تو
ضرب و جمع و کسر و منها دست تو
بعد از این دین های دنیا باطل است
دین آدم تا به خاتم دست تو
هل اتی که شرح زهرا و علیست
گشته نازل منتها با دست تو
سیزده ماهند در منظومه ات
گردش این سیزده تا دست تو
فوق ایدیهم تویی یا مصطفی
هیچ دستی نیست بالا دست تو
رحمه للعالمین تنها تویی
پس حساب روز فردا دست تو
پرچم حمد خدا دست علیست
اختیار پرچم اما دست تو
هر چه ما داریم دست فاطمه است
چون که باشد دست زهرا دست تو
تو خودت گفتی حسینت از من است
پس حسین و کربلا ها دست تو
جلوه کردی در علی اکبر ولی
جلوه های این تماشا دست تو
دست تو دست خداوند است و بس
سهم ما یکبار لبخند است و بس
از حرا می آیی و جان می بری
روی دوشت بار قرآن می بری
سفره می اندازی و در خانه ات
مثل ابراهیم مهمان می بری
گاه موسی می شوی و با خودت
آیه های آل عمران می بری
گاه کشتی می شوی و نوح را
از دل امواج طوفان می بری
گاه از شوق علی می باری و
شوق خود را زیر باران می بری
نیمه شب ها روی دوش مرتضی
نان و خرمای یتیمان می بری
گاه در سلمان تنزل می کنی
عشق حیدر را به ایران می بری
گاه یاد بضعه ات می افتی و
زیر لب نام خراسان می بری
می رسد روزی که خود می آیی و
یوسف ما را به کنعان می بری
ای سحر خیز مدینه العجل
ای شفای زخم سینه العجل
ای سرای چشم هایت با صفا
امتداد چشم هایت تا خدا
غار تاریک مرا روشن کنید
مرده ام در بین این ظلمت سرا
لیله المحیای شب های حسین
ای رسول گریه های کربلا
کاروان سمت محرم می رود
کاش من هم جا نمانم از شما
از همان سر نیزه ای که می چکید
خون تازه روی خاک کوچه ها
سنگ ها آمد... سری افتاد وای
خواهری می گشت زیر دست و پا
یک گلی گم کرده بود ای وای من
عمه شد آن جا کبود ای وای من
*****
قول سنگین مرا حمل کن ای مزمل صد تبارک که رسالت بتو نک مکمل مژده دادند به هم اهل همه ارض وسما هر دو وامانده معنای “محمد از ما”
**********
زمین و آسمان پر از نور تو است نکته به نکته رو به رو مو به مو آنچه که بایست بگویی بگو بگو هو الحیّ و هو الهو، بگو
**********
شد ورد زبان ثنای قرآن از مرحمت خدای قرآن برپا شده جشن باشکوهی در محفل ما برای قرآن . . .
**********
ت و بتخانه همه ذکر خدا می گویند سخن از اقرأ و از غار حرا می گویند بشریت چه نشستی که مسیحت آمد حکم توحید به آوای فصیحت آمد عید پیامبری رسول خدا مبارک
******
گل ، بوی بهشت را ز احمد دارد این بوی خوش از خالق سرمد دارد گویند که گل عطر محمد دارد نور و شعف از وجود احمد دارد **** از عرش برین همیشه تا دامن خاک پیوسته رسد سروشی از قادر پاک کای مایه امید دو عالم احمد لولک لما خلقت الافلاک **** این است که برتر بود از وهم کمالش جز ذات الهی همه مبهوت جلالش رضوان شده دلداده ی مقداد و ابوذر فردوس بود سائل درگاه بلالش **** مهر را روشنی از روی تو افروختن است ماه را حسن ز رخسار تو آموختن است گل به پیش گل رخسار تو ای رشک بِهشت همچو خاری است که شایسته آن سوختن است
*****
پیامک های مناسب برای تبریک عید مبعث
بعثت شیعه ز آغاز غدیر است و حراست / بعثت سوم او واقعه ی عاشوراست پدر شیعه علی، مادر شیعه زهراست / شیعه جان و تنش از آب و گل کرببلاست
بت و بتخانه همه ذکر خدا می گویند / سخن از اقرأ و از غار حرا می گویند حمد حق، مدح رسول دو سرا می گویند / خلق عالم همه تبریک به ما می گویند
از بام و در کعبه به گردون رسد آواز / کامشب در رحمت به سماوات شده باز بت های حرم در حرم افتاده به سجده / ارواح رسل راست هزاران پر پرواز آغاز پیامبری محمد مصطفی (ص) بر شما مبارک
این چراغی است که تا شام ابد جلوه گر است / این یتیمی است که بر عالم خلقت پدر است این نجات همه در دامن موج خطر است / این رسولی است که از کلّ رُسُل خوب تر است
یا رحمت للعالمین جبریل می خواند تو را / ای منجی کل بشر بیرون بیا از این سرا تو شهریار عالمی تا چند در غار حرا / ای یوسف مصر وجود از چاه تنهایی درآ
تو سروران را سروری تو رهبران را رهبری / تو از تمام انبیا هم بهتری هم برتری تو کشتی توحید را هم ناخدا هم لنگری / تو اولین روشنگری تو آخرین پیغمبری